جدول جو
جدول جو

معنی نرم گفتاری - جستجوی لغت در جدول جو

نرم گفتاری
(نَ گُ)
نرم گفتار بودن. رجوع به نرم گفتار شود:
چون که ماهان ز روی دلداری
دید در پیر نرم گفتاری.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ رَ)
نرم رفتاربودن. صفت و عمل نرم رفتار. رجوع به نرم رفتار شود
لغت نامه دهخدا
(نَ گُ)
نرم زبان. که سخنی نرم و ملاطفت آمیز دارد. که به رفق و ملایمت و ملاطفت و مردمی سخن گوید، که به شرم و آهستگی سخن گوید: بهنانه، زن نرم گفتار. (منتهی الارب) ، فروتن. متواضع:
مشو نرم گفتاربا زیردست
که الماس از ارزیز یابد شکست.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(چَ گُ)
چرب زبانی. چرب سخنی. چرب گوئی. خوش زبانی. خوش سخنی. نرم گفتاری. رجوع به چرب گفتار و چرب زبانی و چربگوئی شود
لغت نامه دهخدا
(گُ)
نیکوسخنی. نیک گفتار بودن
لغت نامه دهخدا
(نَ رَ)
نرم خرام. که نرم می خرامد. که رفتاری نرم و خوش و مطبوع دارد: معافر، مردم نرم رفتار. (منتهی الارب) ، که هموار رود. که هنگام رفتن به راکب خود تکانهای شدید ندهد: سهوه، شترمادۀ رام نرم رفتار. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کم گفتاری
تصویر کم گفتاری
کم سخنی کم گویی، سکوت خاموشی
فرهنگ لغت هوشیار